یاد تریاک بخیر



Share/Save/Bookmark

در کشور ما مثل اینکه گفتن "یادش بخیر" تبدیل به یک اصطلاح عامیانه شده است. در ابتدا وقتی از کسی این جمله را می شنیدم به خود می گفتم که این بیچاره هم فیل اش یاد هندوستان کرده و در گذشته خودش گذران زندگی می کنه.
گاه گاهی که وقت آزاد داشتم و کلا" هوس کار کردن نداشتم پای صحبت پدربزرگها و سپید موها می نشستم تا به خاطراتی که از دورانهای گذشته برای همدیگر تعریف می کردند گوش جان بسپارم. آنها داستانهایی می گفتند که گویا قرنها از آن تاریخ گذشته بود، ولی در واقع فقط خاطراتی از 50-60 سال گذشته بود. خاطرات جالبی بود. داستانهایی از دعواهای محله بالا با محله پایین ، داستان مرگ یک دوست ، ازدواج دختر همسایه با دوست عاشقش و گاهی هم خاطراتی که درگوشی بود و من فقط از قهقهه آنها خنده ام می گرفت. آنها همچنین از عادتهای زمانه خود برای من تعریف می کردند، عادتهایی که به گفته خودشان و البته تصدیق من امروزه فراموش شده است. مثلا" تعریف می کردند که در آن زمان ریش سفیدان هویت خاندان بودند، پدر نقش کلیدی را در خانواده بر عهده می گرفت، مادر حرمت خاص خودش را داشت و فرزندان عصای دست و کمک خانواده بودند. سنتهای خواستگاری و ازدواج هم شنیدنی بود. از همه شنیدنی تر و تعجب برانگیزتر برای من شنیدن درباره سنت تریاک کشی بود. می گفتند که در بیشتر خانواده ها تریاک جایگاه خاصی داشت، به خصوص زمانی که مهمان عزیزی در خانه اطراق می کرد ، از همه جالبتر اینکه می گفتند رد کردن تریاک از طرف مهمان توهین محسوب می شد. آنها چنان درباره تریاک سناتوری صحبت می کردند که گویی خود سناتور مجلس سنا بوده و هستند.
آنها بعد از تعریف در اینباره آه می کشیدند و می گفتند "یادش بخیر چه روزگاری بود".
واقعا". روزگار جالبی بوده ، البته برای مردمان همان دوره. دنیا با پیشرفت علم و دانش و تکنولوژی تغییر بنیادی می کند ، ارزشهایش تغییر می کند و سنتها مدرن می شوند.
اینها موضوع بحث من نیست. چیزی که مرا حیرت زده می کند همان مصرف تریاک در جوامع گذشته بود. تمام آن پیرمردها و گاها" پیرزنهایی که با من هم صحبت می شدند کماکان تریاک مصرف می کردند و از همه جالبتر اینکه همگی بعد از 75 سالگی زندگی را بدرود گفتند. جالب نیست؟ در جامعه ای که در آن مصرف تریاک از دوران جوانی و میانسالی شروع می شد ، شهروندانش را در سنین 75 و بالاتر از دست می داد ولی در جوامع امروز ما شاهد مرگ روزافزون جوانان بر اثر استفاده از مواد مخدر و روانگردان هستیم.
پیشرفت تکنولوژی و سیاستهای پشت پرده اقتصادی باعث می شود که ما هم در نهایت بگویم "یاد تریاک و تریاکی بخیر".
امروز در ایران 70 میلیونی، و نه 120 میلیونی، اعتیاد یکی از آسیبهای جدی اجتماعی محسوب می شود که جوانان پرشور و حرارت و سرخورده از سیاستهای غلط اقتصادی و اجتماعی را به دام خود می کشد. در این وانفسا به یکباره قیمت تریاک به چند برابر افزایش یافته و غیر مستقیم معتادان را به سوی استفاده از مواد مخدر و روانگردان مدرن مانند شیشه، برنج، اکس و غیره، که برخلاف تریاک در عرض مدت کمی آنها را از پا در می آورد، سوق می دهد. در کشوری که مسئولینش در رسانه ها می گویند که در تهران روزانه بیش از 5 تن مواد مخدر مصرف می شود و این مواد در عرض کمتر از 5 دقیقه به دست مشتری می رسد آیا می توان به شعارهای مبارزه با اعتیاد اعتماد کرد؟
جواب این سوال هرچه که باشد دردی را دوا نمی کند و فقط می توان گفت که جوانان با استعداد و پر شور ما در راه نابودی هستند و مسئولش در وهله اول دولت می باشد، دولتی که می خواهد برای گسترش مرزهای سیاسی – استراتژیک خود میلیاردها دلار خرج " فقر"ا و" مستضعفین" فلسطین، افغانستان، لبنان و کشورهای آفریقایی کند باید فقرزدایی و مستضعف زدایی را از کشور خود شروع کند تا بتواند نمونه ای برای دولتهای تحت حمایت خود در امر فقرزدایی باشد، البته اگر هدف فقرزدایی و مستضعف زدایی باشد.

آرتین